دو خط شعر

با معنا/زنبور عسل

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

دل مردم از خدا دور شده است

ابلیس به صورت ماه ، حلول شده است

دجال به پستوی خانه رخنه کرده بود

خدا رفته رفته از یاد همه رفته بود

همسفرِ عقلِ مترسک و  خیال پوچ

سایه ی غیرت از این مزرعه کرده کوچ

در فصل طوفان و تگرگِ امواج

زن و مادر خود به ماهواره دهد باج

کمبود تقاضا و فراوانی عرضه

سکوتِ مترسک و مزرعه و کلاغ هرزه

طغیان کثافت جوی و نجاستِ خاک

افتادنِ پیش پا ، سردرختی پاک

عشق گندیده ی انباری ، عرضه نوبر و کال

عرض اندام پیش خر و سرخوشی تنگ حال

قافل از وعده ی در پیش ، زمستانی سرد

برکه ی خشکیده و یک مزرعه ی زرد

به گوش کَرم این خجالت خبر داغ

خوشه ی گندم هدیه ی مترسک به کلاغ

متروکه دل و ، غم کردنِ کوت

پر شده دفتر شعرم از سکوت

خوش باش و به یک فاجعه بنگر

باشی به شبی صاحب یک گله ی گر

پشیمان شدن و بغض گلو چه سود

بر پدر آن که این عامل فتنه را سرود

 


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 4 خرداد 1394برچسب:مترسک,مزرعه,زن,دختر,مادر,بغض,سکوت,سایه,شعر,بچه گدا,ساعت 17:25 توسط

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

حرف زدن

به خودی خود جوابه ، هر حرفی که باشه

                      یعنی هنوز امید هست

             حتی اگر فحش باشه یه صحبته

                                اما

              وقتی سکوت جواب باشه

    میشه گفت همه چیز تتموم شده

                        آره

     سکـــــــــــــــوت

 

نوشته شده در سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:سکوت,جواب,فحش,ساعت 23:33 توسط

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

از آجیل سفره عید چند پسته لال مانده است
آنها که لب گشودند ، خورده شدند
آنها که لال مانده اند ، می شکنند
دندانساز راست می گفت
پسته لال ،

             سکوت دندان شکن است

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 13 فروردين 1394برچسب:آجیل سفره عید ,حسین پناهی,سکوت , دندان,ساعت 1:14 توسط




لطفا صفحات دیگر را نیز ببینید